بدون عنوان
بابا جونم مرد
بدونه اینکه تو رو ببینه - با حسرت اینکه تو باشی و صداش کنی آتا
دلم واسش خیلی تنگ شده - دیشب خوابش و دیدم
خواب دیدم تو بیمارستانه و دکترا هی میان بالاسرش
بعد من میبینم که زنده است ولی دکتره میگه مرده - همه دستگاهارو ازش میکنه و من میگم که زنده است
ایشا... که خیره
دلم واقعا براش تنگ شده - دو اردیبهشتم که هم تولدشه هم روز پدره
از خدا براش امرزش میخوام
خدا از گناهای تک تکمون بگذره و هممون و غرین رحمت خودش کنه
این اخرین عکسی بود که ازش گرفتم - درست یه روز قبل از مرگش
چه قدر وحشتناک بود اون روز
شاید اولین باری بود که مرگ و واقعا حس کردم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی