روز مره گیهای من
همتون و دوس دارم و یه عالمه بهتون احترام میذارم دوستای خوبم
همتون و تک به تک ______
راستش این چند وقت
اینترنت شرکت ، سایت نی نی وبلاگ و لود نمیکرد و منم نمیتونستم بیام و عکسای کوچولوهای خوشگلتون و ببینم و حال شما دوستای گلم و بپرسم
مدیریته سایتم که دیگه غر زدنای من واسش تکراری شده و مشکلم و حل نمیکنه
منم به ناچار رو بردم به نعمت زیبای خداوندی ____ یعنی : عادت ____
دیروز خونمون و بالاخره تحویل گرفتیم
اما کلی کار داره هنوز : کابینت و رنگ و کاغذ دیواری و کمد و همه چی خلاصه
______________________________
مامانم میگه نفرین دو سر داره - که یه سرش طرف مقابل و میگیره و یکیش هم ممکنه خودت و بگیره
واسه همین منم نمیخوام باعث و بانیه کسی و که زندگیم و دگرگون کرده نفرین کنم
اما ته دلم میگه - بگم : گیر کنه تو گلوش
----------------------------------------------------
به هر حال : دیگه باید همه چی و فراموش کنم ، چون اتفاقیه که افتاده و کاری از دست کسی بر نمیاد
_____________________________
دیگه ... دیگه اینکه همه چی داره میگذره و من دارم دفتر خاطراتم و مرور میکنم که امسال چه کارایی کردیم
میبینم ، از اوله سال یه عالمه کار مفید انجام دادیم و اشک ریختیم و خندیدیم
اما تعداد خنده هامون بیشتر بوده شکر خدا
هر چند که بعضیا نذاشتن ، اما در کل خوب بود و شکر خدا
یواش یواش هم که داریم به ولنتاین نزدیک میشیم و من نمیخوام هیچ کاری بکنم ایندفعه نوبت همسریه که بخواد ابراز احساسات کنه و من به همین قانعم
دیگه دیگه ...
همین دیگه
بازم میگم همتون و دوس دارم و یه عالمه میبوسمتون