من و تو

درد دلای من و نی نی م

1392/5/23 20:21
نویسنده : رها
320 بازدید
اشتراک گذاری

یه مدته حالم خوبه کوچولوی نازم 
بعد از یه سری تفکرات منفی و بیخود ، تصمیم گرفتم بشینم با بابا سیام حرف بزنم و ... البته خداییش طبق معمول سیام بود که پیگیره بد حالی و بد خلقی و نق نقای من بود واگر نه من اگه دست خودم بود همینجوری میموندم 

راستش میخوام اعتراف کنم
تا قبل از اون روز
 تصمیم گرفته بودم یه مدت بی خیال همه فکرام بشم و چیزی و به زبون نیارم اما این فکرم بیشتر باعث میشد که من تو خودم برم و کسل باشم و کم حرف بزنم و کم بخندم  
ولی خداروشکر سیام جلوی این تصمیم  و گرفت و روی خوب زندگی و باز واسم به وجود آورد 

الان  هم بعد از حرف زدنم ، بعد از گفتمان و بعد از کلی بهونه گیریای من و حرفای بابایی
حالم خوبه خوبه
و بازم خدارو شکر میکنم به خاطر همه داده هاش
به خاطر وجود همسر عزیزم و 
به خاطر همه نعمتا و همه روزای آرومی که دارم

خدایا شکرت ، واقعا نمیدونم چه جوری ازت تشکر کنم که بتونه آرومم کنه و باور کنم که قبول کردی که ممنونتم 

ضمنا عزیزم 
فعلا باز قرار شده اومدنت و به تعویق بندازیم 
امیدوارم  خدا خودش مثل همیشه صلاح کارمون و بخواد و هر وقت که خودش خوب میدونه تو بیای و باعث شادیه بیشتر زندگیمون بشی 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

اسماء ღمامانه فسقل ღ
23 مرداد 92 21:58
خب خدا رو شکر عزیزم
قدر همسری خوبتو بدون


حتما میدونم اسما جونم ، مرسی
مامان کیارش
24 مرداد 92 12:15
سلام من تازه باهات دوست شدم ولی نمیدونم مگه برای بچه دار شدن مشکلی دارین؟
چرا اینقدر بخاطر این قضیه خودتو اذیت میکنی


نه عزیزم این حرفا به خاطر نبود بچه نیست
کلی بود
من نه خداروشکر مشکلی فک نمیکنم داشته باشم
ولی اصولا تنها مشکل من تو زندگیم عجول بودنمه که اونم حل میشه
مامی مینا
24 مرداد 92 12:40
سلام عزیزم ممنون که بهمون سر زدی.
هر وقت قسمت باشه هروقت صلاحت باشه خدا خودش یه نی نی نازو میذاره تو دلت.آمین


مرسی عزیزم - حتما همینطور هست که میگی
مامی کیارش
26 مرداد 92 9:51
دختر خوبم خیلی خوشالم که بالاخره سر عقل اومدی

دلم واسه سیات میسوزه بخـــــــــدا....

دیگه نبینم اذییتش کنیــــــــــــــــــــــا
دوستم ندارم دیگه اخمو ببینمت... خنده به صورتت بیشــــــــــــــــــتر میاد جوجو....
عاشقتم دیوونه


وااااااااااای این ابراز احساساتت من و میکشه همیشه چیوا جونم
چشم مهربونم ، فدای تو و اون نی نی خوشگلت بشم من

مامان حسام و زينب
26 مرداد 92 23:09
سلام خانمي خوشحالم كه مي بينم حالت خوب شده بزرگترين نعمت همسر خوب داشتنه قدرشو بدون
محمد طاها هم كه پيدا شد خدا را شكر خيلي خوشحال شدم


سلام مرسی عزیزم
ممنون که خبر دادی واقعا خوشحالم کردی
مامان کیارش
28 مرداد 92 10:46
منم وحشتناک عجولم
اگه بخوام کاری کنم اینقدر تو خودم خودمو میخورم تا داغون بشم


متاسفانه عجول بودن همین عوارض و داره
منم مثل توام
مامان ساینا
28 مرداد 92 15:33
خداروشکر حالت خوبه خوبه دست همسری درد نکنه اینقدر مهربون و دلسوزه خدا به هم ببخشدتون
عشقتون جاودان و عمرتون طوووووووووولانی



فدات دوست خوبم
همچنین شما عزیزم ممنون از خواسته قشنگت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و تو می باشد