من و تو

ولنتاین

1393/11/26 18:08
نویسنده : رها
269 بازدید
اشتراک گذاری

ولنتاینت مبارک ناز من

چند روز بود درگیر خریدن یه ساعت واسه بابایی بودم

به پیمان دوست بمشترکمون گفتم عکس چند تا ساعت و واسم فرستاد و از بینه اونا چند تا رو انتخاب کردم و گفتم بره نظر سیامک و غیر مستقیم بپرسه 

بالاخره یکی و انتخاب کردیم و دیشب بهش دادم

کلی ذوق کرده بود

مثله بچه ها دیدم صب ساعتش و برداشته که با خودش ببره به دوستاش پز بده

خیلی حسسه خوبی بود از اینکه ساعتش و دوست داره

تازه به جز ساعت هم دیشب بعد از شرکت رفتم با کلی زحمت _ که حالا بگذریم اسفناج و هیچ کس نداشت -

از سبزی فروشی اسفناج خریدم و بدو بدو و خونه و تمیز کردم و اسفناج و پاک کردم و شستم و خورد کردم و

یه غذای شیک و عالی درس کردم واسه بابایی __ عینه پیتزا

یه میز خوشگلم چیدم و لباس پوشیدم و منتظر شدم تا بیاد

بابایی هم وسم یه عروسک خوشگل خریده بود و خسته و کوفته از کار کلی ذوق کرده بود

 

راستش خیلی دوس داشتم امسال روز ولنتاین یا تولدش تو تو شکمم بودی و کادو خبر بودنه تو رو میدادم

ولی انگار قسمتت نبود

به هر حال

ایشا... از سال بعد باشی و یه کادو هم تو از ما بگیری عشقه من

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و تو می باشد