سورپرایز
چند روز پیش دوستم که تو تلاش خودرو کار میکنه بهم زنگ زد و گفت بیا اینجا سند ماشینت و امضا کن
منم فک کردم شوخی میکنه که گفت خیلی هم جدی میگم
بدو بدو لباس فرمم و عوض کردم و رفتم گلشهر
دیدم سیام و فائزه نشستن و منتظر منن
سیامک برام mvm110 خریده و قراره تا کمتر از 10 روز بهم تحویل بدن
کلی ذوق مرگ شدم بابت ماشینم
از اون روز کلی وسیله براش خریدم - واسه کنار صندلیش کیف گرفتم
به دوستمون سفارش یه ضبط و دادم که بترکونه
و ... و ...
قرار شده یه استیکر کیتی هم بگیرم بچسبونم رو کاپوت ماشین - فرمون و صندلی و هم صورتی کنم که سیام سوار ماشینم نشه
یکی دو هفته باید تمرین کنم تا رانندگی دستم بیاد
فک میکنم قراره سوار این آبولانس گربه ( پیشی آنبولانسی ) بشم خندم میاد
هر چی صلاحه همون بشه ایشا...
بازم راضی ام به رضای خدا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی