من و تو

شیطنت های بچه گونه

1392/8/4 14:37
نویسنده : رها
485 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقت پیش من و مامانم اینا خونه عمه ام دعوت بودیم و اونجا کلی همه ازین ور و اونور حرف زدیم و مامانا هم شروع کردن از خاطره بچه گیای ما گفتن 


همه از شیطنت ها گفتن و نوبت رسید به زن عموم 

طبق گفته های اونا : 
نعیمه ____ دختر عموم ____ وقتی کوچیک بود 
هر وقت یکی از همسایه هارو میدید که مثلا یه کیسه سیب خریده ، میرفت در خونه اونارو میزد و میگفت : خاله ...  مامانم گفته سیب دارین ؟یکی به ما بدین متفکر

یا وقتی یکی تخم مرغ میخرید و نعیمه میدید که تو دستشون دارن میبرن ، میرفت در خونه همسایه و میزد و میگفت : خاله ... مامانم گفته تخم مرغ دارین ؟ یکی به ما بدین !ابله

یه روز دیگه هم که عمو اینا مهمون داشتن ، زن عموم به عموم میگه : فک کنم نون کم باشه تو خونه و بعد از نیم ساعت میبینن صدای در میاد و بعــــــــــــــله ، نعیمه خانوم یه عالمه نون تو دستشه تعجب 
نگو ... شیطون رفته دونه دونه در همه همسایه هارو زده و از همه اشون نون گرفته و با یه عالمه نون اومده خونه نیشخند

حالا فکر کنین بعضی وقتا هم از بالا پنجره همه وسایلای خونه و میریخت بیرون و عموم مجبور بود بره پایین و همه رو بیاره بالا منتظر

و حتی زن عموم تعریف میکرد که یه روز که مهمون داشتن ، تو خونه میوه نبوده و نعیمه چون میدونسته عمدا رفته کلی بشقاب میوه و آورده و جلو مهمونا چیده و زن عموم کلی خجالت زده که اینارو چه جوری جمع کنه 


__________________
البته اینا که گفتم واسه 20 سال پیش بود و الان دختر عموم خودش یه بچه شیطون و بلا داره و تازه کلی هم واسه خودش خانومی شده و واقعا جای تعریف داره 

حالا ... میگم چرامن اینارو واستون تعریف کردم 
یکی از دوستام  که زیادم باهاش صمیمی نیستم   یه پسر خیلی خوشگل و مودبی داره که نمیدونم چرا بی دلیل هی میبرتش دکتر و ____دکتر  ، اسم پیش فعال و رو بچه گذاشته و یه عالمه قرص هر روز میده به بچه  

که چی ؟ ... که بچه یه کلمه رو از صبح تا شب 30 بار تکرار میکنه 
یا گریه میکنه و درس نمیخونه و فکرش جمع نیست و ازین حرفا 

حالا من که از دور میبینم بچه رو ، انقد باهوش و انقد مودب و انقد آقاست که به خدا دلم میخواست داداش کوچولوم بود تا خودم بهش برسم 

اون قدیما که اسم پیش فعال و این چیزا نبود ، همه خیلی عادی با بچه ها برخورد میکردن و میگفتن که شیطونه و الان تا بچه یکم درس نمیخونه و بازیگوشی میکنه و دو تا کلمه زیاد حرف میزنه میگن پیش فعاله 

فک کنم نعیمه شانس آورد که بچه اون دوره بود واگر نه اگه الان قرار بود بچه باشه و این کاراش و تکرار کنه ، هم بهش پیش فعال میگفتن و هم انقد دوا دومونه بیخود میکردن که آخرش دیوونه میشه 

توروخدا مامانا نکنین این کاروووووووووو 
گناه دارن بچه ها کلافه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان تینا و رایان
4 آبان 92 15:06
یعنی واقعا بی دلیل به بچه دارو میدن؟ خیلی بده که؟؟


بددددددددددددددد
خیلی بده
مامان تینا و رایان
4 آبان 92 15:07
یعنی حالا نگفتی بچه خودت گفتی جای داداشم که بهمون بگی سنت کمه؟خخخخخخخ


راس میگیناااااا
خب سننم هم کوچیکه دیگه ، 18 سال مگه سننه آخه :p
مامان تینا و رایان
5 آبان 92 8:14
واقعا 18 سالته؟ مگه کی ازدواج کردی؟ وااااییی عزززیییزمممم..خودت که هنوز نی نی هستی نی نی میخوای چیکار؟


نه شادی جوووووووون
فدات شم من
18 سال و الان ده سالی میشه رد کردم و خاک خورده
مامان آیسو وآیسا
5 آبان 92 12:19
جالب ود...عجب دختر عمویی داشتی


اف . . الان پسرشم مثل اون موقع های خودشه
شیطــــــــــــون و بلا
مامان تینا و رایان
6 آبان 92 12:58
خصوصی داری عزیزم چک کن


چشم
کارن
7 آبان 92 12:08
سلام خانوم حال شما؟میگم رها جون نمیشه عکستو بذاری دوست دارم ببینمت


عکسم هست عزیزم ، برو صفحه دوم مطالبم ، پایینه پایین که بیای عکسم و میبینی
سعیده مامان آنیسا
14 آبان 92 18:34
سلام رها جونم خوبی؟ دلم برات تنگ شده بودگفتم یه سری به وبت بزنم راستی کارای دختر عموت خیلی بامزه بوداز نی نی چه خبر


فعلا که خبری نیس حالا ببینیم خدا چی میخواد
منم دلم واستون خیلی تنگ شده ، خیلی ی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و تو می باشد