من و تو

نخودی مامان

1392/5/2 18:59
نویسنده : رها
477 بازدید
اشتراک گذاری

واااااااااااااااااااااای عزیزم 
دلم میخواس بودی محکم بغلت میکردم و از شدت دوس داشتن تو بغلم کوچولو میشدی

من و بابایی تصمیم گرفتیم که تو رو وارد زندگیه دو نفره امون کنیم
میدونم زوده ولی دیگه میخوایم بیای

فقط من باید برم دکتر و یه سری آزمایشات و بدم تا همه چی اماده باشه

امروز تلفنی به بابایی میگم واسم اسید فولیک بگیره ( که هوشت بالا بره )
باید میشنیدی که چی کار میکرد
جیــــــــــــــــــــــــــــــــغ جیـــــــــــــــــــــــــــــــغ ، که وااااااااای خیلی خوبه 
چه حسسه خوبی داره 
من دلم واسه این حسساش ضعف میکرد 

الانم بهم اس ام اس زده که رها میشه نی نی و زود بیاریآخ نیشخند قربونت بشم من کوچولوی خوشگلم 
نیومده داری جای خودت و خوب تو دلمون باز میکنیا نیشخند 

یه چیز دیگه _ قبلا گفتم بازم میگم _ جنسیتت واسه ما هیچ فرقی نمیکنه و ما هر دوش و دوس داریم و فقط سلامتیت و میخوایم _ اما ته ته دلم میگه دختری _ حتی میدونم چه شکلیییمژه 

من و بابایی فدات شیم نخودددددددددددد ِ مامان 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

اسماء ღمامانه فسقل ღ
3 مرداد 92 17:00
عزیزم مبارکه
کاش منم میتونستم این دل دل کردنمو کنار بذارم ونینیمونو دعوت کنیم


خواستن فقط وایه یه ثانیه است
کافیه یه ثانیه اراده کنی که میخوای بعد همه چی خودش طی میشه
عاطفه مامان الای
6 مرداد 92 18:59
رها جون بارداری یا هنوز میخوای بشی؟ میبوسمت ممنون بابت مهربونیات


نه عزیزم هنوز خبری نیس
مامان نازنین زهرا و یاسمین
9 مرداد 92 1:25
سلام چقدر خندیدم از دست شوهرت
انشالله بزودی نی نی ات بیاد تو بغلت عزیزم


مرسی عزیزم فدات
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و تو می باشد