بابا بزرگ مهربون
سلام عزیز مامان
امرزو میخوام واست از بابا بزرگ بگم ، باباییه بابا سیام
من چند تا جوش کوچولو رو صورتم زدم که یکم اذیتم میکرد ، واسه همین گفتم تا بدتر نشده زودی برم دکترو خوب شه
خانم دکتره چند تا دارو به من داد که نتونستم پیدا کنم و مجبور شدم به بابایی بگم بره واسم بگیره
فک کن
فردای اون روز که قرار بود بابا سیام بره داروهام و بگیره
بابا بزرگ با همون لحن با مزه و خشن و مهربونه خودش میگه
+ خدا خودش بزرگ و مهربونه
ما آدما زیاد نباید سخت بگیریم و به مصلحت خدا قانع باشیم
بابا سیام :
_
+ زیاد سخت نگیرین و به رها هم بگو خودش و اذیت نکنه
_ مگه چی شده بابا
+ خدا هر چی صلاح بدونه همون میشه ، زیاد خودتون و دست این دکترا نسپرین ، به رها هم بگو دارو نخوره ، خدا اگه بخواد بچه ای بده بهتون ، خودش میده ، پس تو کار خدا دخالت نکنین
_ بعـــــــــــــــــــله
واااااااای من و میگی ... وقتی بابایی تعریف میکرد واسم مرده بودم از خنده
بابا بزرگت خیلی با نمک و مهربونه ، منم خیلی دوس داره
به من میگه جان جیَــــر منم خیلی دوسش دارم
_________________________________
عزیز مامان
دوس دارم وقتی به دنیا میای بهت یاد بدم که خوب ببینی و خوب حس کنی ( البته فقط نعمت های خوب خدا رو )
دوس دارم بدونی خوشبختی یه حسسه که باید درکش کرد
شاید تو زندگی هزار و یک تا مشکل داشته باشیم ولی بازم احساس خوشبختی کنیم
خدا
پدر و مادر
برادر و خواهر
همسر و خانواده همسر
و دوست ...
همه این کسانی که هستن و دوسٍت دارن _ درک دوست داشتنشون واسه ما اثبات خوشبختیه
روزایی تو زندگیت پیش میاد که شاید خیلی دلت بگیره ، ولی یاد بگیر که خدایی هست که فردایی و واست هدیه داده تا گذر زمان این دلگیری و واست حل کنه ( البته ایشا... که هیچ وقت نبینم دلگیریت و عزیزم )
دوس دارم ، دوست داشته باشی و از زندگیت لذت ببری ، از سختیاش درس بگیری و تحملت و بالا ببری و یکی یکی پله هارو بالا بری و به اوج برسی
واااااااای که چه قدر دوس دارم ببینم 30 سالت شده و داری واقعا میخندی
لذت میبری و کیف میکنی
همه دوستت دارن و تو یه آدم موفق و شاد هستی
عزیزم سعی کن خوب بزرگ شی و من بهت افتخار کنم